حنانه حنانه ، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 3 روز سن داره

حنانه عسل مامان و بابا

حنانه و محرم ...

1390/9/16 14:15
1,063 بازدید
اشتراک گذاری

باز باران با ترانه ، می خورد بر بام خانه * یادم آرد کربلا را، دشت پرشور و بلا را * گردش یک ظهر غمگین ، گرم و خونین لرزش طفلان نالان ، زیر تیغ و نیزه ها را ، با صدای گریه های کودکانه در این صحرای سوزان ، میدود طفلی سه ساله ، پر زناله ، دلشکسته ، پای خسته ، باز باران ، قطره قطره ، میچکد از چوب محمل ، آخ باران کی بباری بر تن عطشان یاران ، تر کنند از آن گلو را ، آخ باران ... آخ باران

 

در این روزهای سنگین اندوه دیشب یه اتفاق جالب ! افتاد یعنی درست شب عاشورا حنانه خانم کم کم تونست راه بره هرچند مسیر کوتاهی رو  راه می رفت و به سختی تعادلشو حفظ می کرد و بعدش می افتاد اما برای ما خیلی شیرین بود ... شیرینی که تو این روزها و شب ها در همون لحظه ها فراموش شد...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

دایی علی
16 آذر 90 8:55
انشالله عزاداری های همه مورد قبول واقع شده باشه. خدا کوچولوهایی که به عشق حضرت علی اصغر و حضرت رقیه لباس هایی شبیه اونها پوشیدند و تو مجالس شرکت کردند رو حفظ کنه و سایه بزرگترهاشون رو هم رو سر اونا نگه داره.
fahime
16 آذر 90 9:35